کد مطلب:139222 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:423

سیر تطور نثر فارسی
سادگی و روانی زبان هر ملتی، بستگی به شرایط ساده و طبیعی فرهنگی و اجتماعی آن ملت دارد. چنانكه درتاریخ پیش از اسلام نیز دیده می شود كه متن اوستا و متنهای پهلوی، در نهایت سادگی و روانی بود و ای نسادگی در نثر نویسی تا اواخر قرن پنجم هجری ادامه یافت. لیكن تحولات گونه گون و مختلفی كه از راه عوامل ناپیدا و مؤثر خارجی و نیز عوامل پنهان و مؤثر داخلی و مجموع حالات ملل رخ می دهد، تغییرات و تطوراتی را در ادبیات هر دوره بوجود می آورد و منجر به شیوه ی خاص تحریر در نثر یا در سبك شعری آن دوره می شود و گردشهای ادبی روی می دهد.

تأثیر لهجه ها و گویشهای حوزه های مختلف زبانی و نیز گرایش طبیعی انسان در ادای هر چه ساده تر الفاظ و میل به آسان سازی صرف و نحو، از دیگر عوامل توجه بیشتر به نثر ساده در ادوار نخستین زبان فارسی است.

لیكن هر زبانی، زمانی كه با لغت و ادبیات قوم دیگری آمیزش و اختلاط و ارتباط پیدا می كند، هر كدام نسبت به قوت و ضعف ادبی، دچار تأثیر و تأثر می شوند.

به گفته ی مرحوم ملك الشعرای بهار، همه متفقند كه عرب از زبان فارسی بیشتر لغت گرفته تا از سایر ملل [1] ؛ اما زبان فارسی در دوره های مختلفی تحت تأثیر زبان عربی بوده است. از قرن اول تا پنجم به دلیل آثار نثر و نظمی كه موجود است، تنها لغاتی كه


برابر فارسی نداشته، مانند لغات اداری و دیوانی عربی و لغات كوتاه و فصیح وارد زبان فارسی شده است.

در قرن چهارم و پنجم، زبان پارسی دری، زبان ادبی متداول ایران بود و نگارش نثرهای مرسل ساده با اندك واژه ها و تركیبات عربی حاكمیت داشت. از اواخر قرن پنجم تا قرن هشتم، به تدریج نثر فارسی از حالت ساده قدیم بیرون رفت و پارسی روان و دل انگیزی كه در آثار دوره ی سامانی و سلجوقی می بینیم. اندك اندك به نثر متكلف مصنوع كه از روی تفنن و تقلید از تعابیر عربی بود، تغییر یافت. و شاید منشأ اصلی این تغییر سبك، رواج ادبیات عرب در میان طبقه ی درس خوانده باشد. [2] .

هر چه از قرن ششم دور می شویم، مترادفات، سجعها، موازنه ها و دیگر صنایع لفظی و نیز واژه های عربی و فارسی بیشتر می شود. البته ورود و تأثیر دیگر زبانها و لغات دخیل از یونان و مصر و هند و مغول و ترك را نباید از نظر دور داشت.

از آثار دو قرن چهارم و پنجم، تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی (م 470 ه) و قابوسنامه تألیف در (475 ه) اثر عنصر المعانی كیكاووس و سیاستنامه اثر خواجه نصیر الدین طوسی (م 485 ه) و آثار ناصر خسرو قبادیانی (م 481 ه) را می توان یاد كرد.

اما نثر مصنوع متكلف یا نثر فنی كه نثری آراسته به صنایع لفظی و معنوی و آمیخته به امثال و اشعار و شواهد فارسی و عرب است، تا سده ی هشتم هجری تا صدی هشتاد آثار را شامل می شد. نمونه ی این آثار را می توان: «مقامات حریری، تاریخ وصاف، التوسل الی الترسل و نفثة المصدور نام برد.».



[1] سبك شناسي، ملك الشعراي بهار، 255/1.

[2] نثر فارسي از آغاز تا نظام الملك الطوسي، ذبيح الله صفا، ص 114.